عنوان طرح : نقش مدیریت جهادی در ارتقای کیفیت آموزش و پرورشی
نویسنده : ثانیه آزادی سال تحصیلی 93-94
اگر مدیریت آموزشی را بخشی از اصول اساسی نظام آموزشی بدانیم، در جایگاه سازماندهی نیروی انسانی برای ارتقای کیفیت مدیریت آموزشی و به ویژه آموزشگاهی توجه به این مساله ضروری است و آن را می توان در یک مدیریت جهادی با برنامه ریزی آموزشی آن را یافت.
ارتقای کیفیت آموزشی و پرورشی در آموزش و پرورش نه تنها به توسعه اقتصادی اجتماعی کمک می کند،بلکه از طریق مدیریت اصولی و مدیرت جهادی(از همه امکانات موجود استفاده بهینه را نمود) موجب تربیت نیروی انسانی کارآمد و خلاق شده و موجب اعتلای کشور در راستای نیل به اهداف از پیش تعیین شده می گردد. از آنجایی که امروزه دانش آموزان علاوه بر مهارتهای اولیه زندگی نیازمند مهارتهای پیچیده تری که نیاز بهتر زیستن در جامعه را می باشند هستند و منابعی که در اختیار آموزش و پرورش قرار میگیرد، محدود است در نتیجه ارتقای کیفیت آموزشی و اعتلای پرورشی در آموزش و پرورش بایستی از طریق ارتقای کیفیت بخشی آموزشی در مدارس صورت گیرد. اگر آموزش و پرورش ، تغییرات کیفی در فرهنگ حاکم بر جامعه بوجود آورد،(نهادینه شود) بدون شک میتواند از طریق تحول در رفتار مردم و شکل نهادهای اجتماعی، پیشرفت های قابل ملاحظه ای در میزان رشد کیفیت آموزشی بوجود آورد.
اگر ما به تاثیر آموزش و پرورش بر افراد و جامعه آگاهی و اعتقاد داشته باشیم که آموزش و پرورش با انسان ها(نیروی انسانی) سر وکار دارد، و سر وکار با انسان ها یعنی توجه به کیفیت و بهره وری در مدیریت و این یعنی بهترین خروجی(عرضه) برای بیشترین درخواستهای مورد نیاز جامعه. بنابراین، می توان گفت که افزایش کیفیت بخشی مسائل آموزشی و شکوفا نمودن مسائل پرورشی به ویژه در آموزش و پرورش بهترین وسیله برای افزایش بهبود سطح زندگی مردم و ایجاد ثروت ملی است. از دیدگاه سیستمی با گسترش این تفکر در سطح منابع اقتصادی جامعه می توان نتیجه گرفت که افزایش کیفیت آموزشی آموزش و پرورش موجب افزایش کیفیت آموزشی ملی شده و آن نیز به بالا رفتن قدرت خرید مردم ، رونق اقتصادی ، افزایش درآمد ملی ، کاهش تورم و همچنین افزایش اشتغال در درازمدت منجر خواهد شد.
مقدمه:
از بررسی و مطالعه ی آثار گذشتگان روشن می شود که مدیریت از قدیم الایام در جوامع مختلف بشری وجودداشته است و بزرگان ورهبران ملل وادیان مختلف ضرورت وجود مدیریت ورهبری را نیز یک امر مسلم شمرده اند در قرون اخیر هم نهضت های مختلفی در امر مدیریت ظهور کردند که می توان به نظریه مدیریت علمی نظریه مدیریت نهضت روابط انسانی نظریه سیستم ها در مدیریت ونظریه ترکیبی مدیریت و به فرموده مقام معظم رهبری با توجه به شرایط کنونی ایران اسلامی مدیریت جهادی که یک نسخه کلی برای جوامع ملل اسلامی مطرح شده اشاره کرد.
از آغاز کار تعلیم و تربیت انسان نیز از روش های مختلف مدیریت در امر آموزش بهره برده است اما از آنجایی که تحولات و اجتماعی جدید تغییراتی را در همه زمینه های مختلف جامعه از جمله در زمینه های مختلف فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی ایجاد کرده خود به خود نیازهای جدیدی را هم بوجود آورده است لذا برای پاسخگویی به این نیازهای جدید افراد جامعه تغییر و دگرگونی در روش های مدیریتی از جمله مدیریت در امر در واقع همان سرمایه های ملی وتلاش برای بهبود بخشیدن به کیفیت بهتر مدیریت مدارس ضروری است .
مدت زمان زیادی نیست که از بکارگیری شیوه های ارتقای کیفیت و بهره وری در صنایع و بخشهای اقتصادی نمی گذرد. موفقیت این راهکارها در رشد و توسعه اقتصادی، صاحبنظران را بر آن داشت تا آنها را در بنیادی ترین نهاد اقتصادی اجتماعی یعنی آموزش و پرورش بیازمایند و صد البته بکارگیری شیوه های ارتقای بهره وری در نظام های آموزشی نیز موفقیت آمیز بوده است. بطوری که همگان معتقدند کشورهای پیشگام در رشد و توسعه اقتصادی اجتماعی مسیری جز ارتقای کیفیت و بهره وری در آموزش و پرورش را نپیمودند. بنابراین استفاده از فواید حاصل از ارتقای بهره وری نقش بسیار مهمی در رشد و توسعه اقتصادی اجتماعی کشورهای گوناگون دارد. و به این مسأله پی می بریم که آموزش و پرورش پله اصلی و اولیه پیشرفت در همه زمینه های اقتصادی –اجتماعی –فرهنگی و سیاسی می باشد، و این کار به مدیریت تمام معنا و توانمدی را می طلبد تا به اهداف دست پیدا کند.
به دلیل اهمیت نقش های نظام آموزشی در نظام اجتماعی و توسعه و پیشرفت آن نظام حکومتی و قوای قانون گذاری و اجرایی وقضایی نباید خود را مستغنی از توجه به این مساله بدانند.چرا که در دراز مدت همه و در نتیجه کشور از این توجه سود خواهد برد.یا برعکس از بی توجهی به آن صدمه خواهد دید.بنا بر این نظام آموزشی را به عبارتی می توان مغز فعال نظام اجتماعی یا حتی حکومتی دانست که یکی از ستون های اصلی آن را مدیریت توانمند آموزشگاهی و مدیریت همه جانبه و استفاده از امکانات موجود به عبارتی مدیریت جهادی تشکیل می دهد.
کشور ما نیز که در جهت اقتصاد دانایی محور حرکت میکند و تمامی تلاش خود را برای افزایش سرمایههای انسانی بکار میگیرد چارهای جز ارتقای کیفیت آموزشی در سطوح گوناگون به ویژه آموزش و پرورش ندارد. و این کار به فرموده مقام معظم رهبری مدیریتی را می طلبد بعنوان مدیریت جهادی .
ما در این بحث بر آن هستیم که بتوانیم با تجزیه و تحلیل و بررسی راهکارها :تعاریفی از مدیریت ،کیفیت آموزشی مدارس،میزان بهره وری،ویژگی های مدارس موفق،مشارکت ،و ویژگی های یک میدر موفق در اجرایی مدیریت جهادی در راستای فرموده مقام معظم رهبری در سال مدیریت جهادی را بیان و نتیجه کار بررسی به صورت جمع بندی کلی را بیان نماییم امید است به اهداف آنچه را که در نظر می باشد دست بیابیم.
تعریف ومفهوم مدیریت :
با رشد و پیشرفت جامعه انسانی ، سازمان هایی به وجود آمده است که افراد هر سازمان برای دست یافتن به هدف های آن فعالیت می کنند و می دانیم تامین هدف های یک سازمان بدون طرح وتنظیم برنامه های دقیق، ایجاد تشکیلات منظم و هماهنگ ورهبری وکنترل فعالیت های دسته جمعی افراد میسر نیست بنابراین می توان مدیریت را علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن رهبری وکنترل فعالیت های دسته جمعی به منظور تامین هدف یا هدف های مشترک خاصی تعریف نمود. علمای علم مدیریت تعاریف متعددی از مدیریت بیان کرده اند که به چند تعریف اشاره می شود .
مدیریت یعنی گردآوری اطلاعات و تنظیم آن ها در جهت انجام کارهای سازمانی یا مدیریت عبارت است از هماهنگی منابع انسانی و مادی ، در جهت دست یافتن به هدف های سازمان و در تعریف دیگر مدیریت یعنی به وجود آوردن یا تامین یک محیط مناسب ، برای افراد سازمانی درجهت هدف های سازمان می باشد .
در مدیریت کمال مطلوب این است که بالاترین بهره از کار گرفته شود و این امر به زور امکان نخواهد داشت زیرا وفاداری ، علاقه به کار و ابتکار عمل را بازور نمی توان در افراد ایجاد کرد بطور خلاصه باید گفت مدیران موسسات پیشرفته امروزی با داشتن آخرین اطلاعات و تکنولوژی وقتی با انسان ها سروکار پیدا می کنند باید در درجه نخست به نیازهای آنان توجه داشته باشند تا بتوانند از ابتکار عمل آنان در بالا بردن سطح کارآیی وافزایش بازده کار موسسات استفاده کنند .
حال با این تعاریف و تفسیر از مدیریت به وظایف اصلی یک مدیر آموزشی با توجه به تعیین موضوع مدیریت جهادی در بحث کیفیت بخشی آموزشی در مدارس می پردازیم
وظایف مدیر آموزشی
هدف اصلی مدیریت آموزشی تسهیل و پیشبرد امر آموزش و یادگیری است که برای رسیدن به این هدف مدیران آموزشی باید وظایف زیر را انجام دهند.
1- وظایف عمومی
برنامه ریزی: عبارت است از تعیین اهداف وتدارک فعالیتها ، امکانات ووسایل برای تحقق اهداف لذا داشتن طرح وبرنامه کار هفتگی ، ماهانه وسالانه از وظایف مهم یک مدیر موفق آموزشی است.
سازماندهی: سازماندهی یعنی جریان نظم وترتیب دادن به کار وفعالیت ، تقسیم و تکلیف آن به افراد به منظور انجام دادن کار وتحقق هدفهای معینی می باشد . مدیر آموزشی بدین منظور باید هماهنگی های لازم را بین افراد و واحدهای مختلف به وجود آورد .
هدایت و رهبری: رهبری در مدیریت ، فراگرد اثر گذاری ونفوذ در رفتاراعضای سازمان برای یاری وهدایت آنها در ایفای وظایفشان است .لذا یک مدیر مدرسه باید قبل ازهرچیز یک رهبر آموزشی باشد چرا که رهبر آموزشی با برقراری ارتباط متقابل با کارکنان انگیزه کار و فعالیت را در آن ها به وجودمی آورد وهمواره مشکلات وکشمکش های آنها را حل می نماید .
نظارت و کنترل : نظارت و کنترل فراگرد ارزشیابی عملکرد فردی وسازمانی است برای آن که معلوم شود آیا هدفهای سازمان تحقق پیدا کرده یا نه . یک مدیر خوب ابتدا ملاکها وروشهای سنجش عملکرد را تعیین می کند وآنگاه برعملکردها نظارت وآنهارا اندازه گیری می کند
ودر ادامه نتایج حاصله را مقایسه ودر پایان برای تصحیح عملکرد ها اقدام می نماید .
برقراری ارتباط مناسب با افراد سازمان: مدیر می بایست ضمن روشن نمودن هدف ومنظور پیام پیامهارا بدون ابهام ارسال نماید وهمواره قابلیت پذیرش ومیزان اثرگذاری آن را از سوی مخاطبان مورد بررسی قرار دهد.
2- وظایف اختصاصی
برنامه آموزشی و تدریس: مهمترین وظیفه مدیران آموزشی مدارس هدایت جریان آموزش ویادگیری به ویژه تسهیل جریان رشد وپرورش دانش آموزان است مدیران مدارس اگر برنامه هایشان را باروشن بینی اجرا نمایند و هدف های خود را بصورت قابل فهم وعملی طرح نمایند می توانند بازده آموزشی مدارس را بهبود بخشند لذا تعریف دقیق هدفهای کلی نظام آموزشی بصورت معنی دار ، تقسیم هدفهای کلی به هدف های فرعی ، تبدلی هدف ها به هدف های عملی در کلاس به کمک معلمان ، بالا بردن روحیه کارکنان و... می تواند تغییرات چشمگیری را در بازده کار معلمان و دانش آموزان ایجاد کند علاوه براین مدیر آموزشی می بایست با ارزشیابی مستمر تدریس وفعالیت های آموزشی مدرسه میزان اثر بخشی وکارایی معلمان ومیزان تحقق هدف های آموزشی را مشخص ودر زمان های معینی از تغییر و تجدید نظر در برنامه آموزشی مدرسه استفاده کند .
توجه به امور دانش آموزان : مدیر مدرسه هم وظیفه ارائه خدمات اداری وسرپرستی امور دانش آموزان را به عهده دارد وهم وظیفه شناسایی توانایی ها ، علایق و نیازها و پرورش آن ها را عهده دار می باشد .
امور کارکنان: مدیران آموزشی با بهره گیری از شایستگی های فردی و تخصصی معلمان وراهنمایان تعلیماتی می توانند به پیشرفت فعالیت های آموزشی وبررسی وافزایش بازده مدارس کمک کنند .
برقراری ارتباط موثر میان مدرسه واجتماع: ارتباط موثر میان مدرسه و اجتماع علی الخصوص والدین دانش آموزان تحت پوشش و حتی خارج از محدوده جامعه هدف است هدف از ایجاد این رابطه ، ایجاد اعتماد متقابل ازطریق اطلاع رسانی به مردم درباره ی وضعیت کار مدارس است تا بدین وسیله حمایت آنان را برای حل وفصل مشکلات گوناگون مدارس جلب نمایند مردم باکسب آگاهی بیشتر از اهمیت آموزش وپرورش به مشارکت در سرنوشت آموزشی وتربیتی فرزندان خود تشویق می شوند مدرسه هم متقابلا" از نظرات ونیازهای مردم واجتماع مطلع می شود لذا تشکیل انجمن های اولیا ومربیان ، تشکیل شوراهای آموزشی محلی ، برقراری ارتباط با موسسات فرهنگی دینی ، اجتماعی و... ازاهمیت بسزایی برخوردار است .
تهیه و تدارک امکانات، تسهیلات و تجهیزات ویژه : دراین زمینه می توان به ساختمان و تاسیسات مدرسه ، زمین بازی و ورزش ، آزمایشگاه ، کتابخانه و وسایل وابزار کمک آموزشی ، میز و نیمکت - وسایل آموزشی - بهداشتی وورزشی ، تعمیر و نگهداری ساختمان و تاسیسات حرارتی وتهویه وتامین امکانات آب ، برق ، گاز ، تلفن و.... اشاره کرد .
امور مالی واداری : ارائه خدمات آموزشی وفعالیتهای مدرسه منوط به اداره موثر امور وتامین منابع مالی وبودجه است بنابراین اداره موثر امور گوناگون مدرسه ، ثبت نام ، تقسیم کار باتوجه به شرح وظایف کارکنان ابلاغ آیین نامه ها ، بخشنامه ها ودستورالعمل ها ، نظارت بردفاتر و مدارک مدرسه ونگهداری از آنها ، تامین منابع مالی مدرسه چه از طریق دولتی یا مردمی نیز از وظایف مدیران به شمار می رود .
با توجه به این توضیحات و تعاریف از وظایف عمومی و اختصاصی مدیران آموزشی مدارس می توان به بیان مسائل کیفیت بخشی در امر آموزش و بیان عملکرد میزان رشد مدیر با توجه به تعاریف مدیریت جهادی را مطرح نمود.
افزایش کیفیت آموزشی در آموزش و پرورش:
از بررسی و مطالعه ی آثار گذشتگان روشن می شود که مدیریت از قدیم الایام در جوامع مختلف بشری وجودداشته است و بزرگان ورهبران ملل وادیان مختلف ضرورت وجود مدیریت ورهبری را نیز یک امر مسلم شمرده اند در قرون اخیر هم نهضت های مختلفی در امر مدیریت ظهور کردند که می توان به نظریه مدیریت علمی نظریه مدیریت نهضت روابط انسانی نظریه سیستم ها در مدیریت ونظریه ترکیبی مدیریت اشاره کرد.
از آغاز کار تعلیم و تربیت انسان نیز از روش های مختلف مدیریت در امر آموزش بهره برده است اما از آنجایی که تحولات اجتماعی جدید تغییراتی را در ابعاد مختلف جامعه از جمله در زمینه های مختلف فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی ایجاد کرده خود به خود نیازهای جدیدی راهم بوجود آورده است لذا برای پاسخگویی به این نیازهای جدید افراد جامعه تغییر و دگرگونی در روش های مدیریت مدارس وتلاش برای بهبود بخشیدن به کیفیت مدیریت مدارس ضروری است .
اندک زمانی نیست که از بکارگیری شیوه های ارتقای کیفیت و بهره وری در صنایع و بخشهای اقتصادی نمی گذرد. موفقیت این راهکارها در رشد و توسعه اقتصادی، صاحبنظران را بر آن داشت تا آنها را در بنیادی ترین نهاد اقتصادی اجتماعی یعنی آموزش و پرورش بیازمایند و صد البته بکارگیری شیوه های ارتقای بهره وری در نظام های آموزشی نیز موفقیت آمیز بوده است. بطوری که همگان معتقدند کشورهای پیشگام در رشد و توسعه اقتصادی اجتماعی مسیری جز ارتقای کیفیت و بهره وری در آموزش و پرورش را نپیمودند. بنابراین استفاده از فواید حاصل از ارتقای بهره وری نقش بسیار مهمی در رشد و توسعه اقتصادی اجتماعی کشورهای گوناگون دارد.
کشور ما نیز که در جهت اقتصاد دانایی محور حرکت میکند و تمامی تلاش خود را برای افزایش سرمایههای انسانی بکار میگیرد چارهای جز ارتقای کیفیت آموزشی در سطوح گوناگون به ویژه آموزش و پرورش ندارد.
راهکارهای افزایش کیفیت مدیریت آموزشی در مدارس
با رشد و پیشرفت جامعه انسانی ، سازمان هایی به وجود آمده است که افراد هر سازمان برای دست یافتن به هدف های آن فعالیت می کنند و می دانیم تامین هدف های یک سازمان بدون طرح وتنظیم برنامه های دقیق، ایجاد تشکیلات منظم و هماهنگ ورهبری وکنترل فعالیت های دسته جمعی افراد میسر نیست بنابراین می توان مدیریت را علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن رهبری وکنترل فعالیت های دسته جمعی به منظور تامین هدف یا هدف های مشترک خاصی تعریف نمود. علمای علم مدیریت تعاریف متعددی از مدیریت بیان کرده اند که به چند تعریف اشاره می شود .
مدیریت یعنی گردآوری اطلاعات و تنظیم آن ها در جهت انجام کارهای سازمانی یا مدیریت عبارت است از هماهنگی منابع انسانی و مادی ، در جهت دست یافتن به هدف های سازمان و در تعریف دیگر مدیریت یعنی به وجود آوردن یا تامین یک محیط مناسب ، برای افراد سازمانی درجهت هدف های سازمان می باشد .
در مدیریت کمال مطلوب این است که بالاترین بهره از کار گرفته شود و این امر به زور امکان نخواهد داشت زیرا وفاداری ، علاقه به کار و ابتکار عمل را بازور نمی توان در افراد ایجاد کرد بطور خلاصه باید گفت مدیران موسسات مدرن امروزی با داشتن آخرین اطلاعات و تکنولوژی وقتی با انسان ها سروکار پیدا می کنند باید در درجه نخست به نیازهای آنان توجه داشته باشند تا بتوانند از ابتکار عمل آنان در بالا بردن سطح کارآیی وافزایش بازده کار موسسات استفاده کنند .
با وجود تعاریف زیاد درباره کیفیت آموزشی ، به منظور اجرایی کردن آن در آموزشگاه می بایست تعریفی هماهنگ و سازگار با شرایط و
نیازهای آموزش و پرورش به کار برد و ازطریق مشارکت کلیه کارکنان قدم های موثری را در این راه برداشت.
راهکارهای افزایش کیفیت آموزشی مستلزم شناخت کافی وضعیت موجود و فرهنگ کاری آموزش و پرورش است. باتوجه به تفاوتهای مهم در فرهنگ کاری سازمانها و وضعیت موجود آنها می توان گفت راهکارهای افزایش کیفیت آموزشی نیز در آنها متفاوت خواهدبود. در سطح کلان یا ملی این وظیفه دولت است که با برنامه ریزی لازم زمینه ارتقای کیفیت آموزشی را فراهم سازد. اما در سطح خرد یعنی در سطح مدارس ، مدیریتها و سازمانهای آموزش و پرورش ، وظیفه مدیران این واحدهاست که با ایجاد جو مشارکت در محیط ، در کارکنان احساس غرور نسبت به کار ایجاد کرده و با تشویق کارکنان خوب و تلاشگر، گرایش و تعلق خاطر آنان را به محیط کار بیشتر کنند.
آنها همچنین می توانند با افزایش میزان صمیمیت و ایجاد روح همکاری در محیط کار، ارتباط کارکنان و مدیران را نزدیک تر نموده و آنان را به مشارکت در بهبود کیفیت آموزشی سازمان یا مدرسه تحت سرپرستی خود و کاهش اتلاف منابع راغب سازند . لازمه این امر، شناخت و تجزیه و تحلیل وضعیت فعلی و ارزیابی عملکرد فرآیندهای مختلف آموزش و پرورش و نتایج حاصل از این فرآیندها و تلاش بی وقفه برای دگرگونی آن است که سیستم های سازمان را در راستای بهبود مستمر و مطلوب و روند رو به رشد هدایت کند.
ازجمله راهکارهای افزایش کیفیت آموزشی با توجه به مدیر موفق در اجرای کار مدیریت می توان موارد زیر را پیشنهاد نمود:
1) تعهد و حمایت مدیریت ارشد از برنامه های عملیاتی و کاربردی بهبود و افزایش کیفیت آموزشی.
2) تشکیل کار گروههای توانمنددر زمینه کیفیت بخشی آموزشی متشکل از مدیران کلیه واحدهای آموزشی و پرورشی ، هسته ها و تیم های بهبود کیفیت آموزشی با مشارکت فراگیر فرآیندگونه کلیه کارکنان با نگرش ایجاد دوایر یا گروه های بهبود کیفیت آموزشی
3) تدوین راهکارهای معقولانه مدیریت کیفیت آموزشی فراگیر و جاری سازی عملیاتی آن.
4) ایجاد باور، اعتماد و اطمینان در کارکنان نسبت به استراتژی و برنامه های پیشنهادی.
5) بکارگیری مکانیزم های ارزیابی عملکرد سازمان ، تدوین و جاری سازی شاخص های ارزیابی و سنجش عملکرد سازمان همسو با مدیریت کیفیت آموزشی از قبیل اثربخشی ، کارآیی، انعطاف پذیری و کیفیت زندگی کاری.
6) اصلاح نظام مدیریت که در این راستا باید اهداف و ساختار سیستم با نگرش فرآیندی تنظیم شود و از گسترش بی رویه افقی و عمومی سازمان جلوگیری گردد. همچنین باید به درجه ادغام تمام سیستم های مستقل و تخصصی به سیستمی جامع و یکپارچه با نگرش فرآیندی ، کیفیت داده ها و کیفیت فرآیند تغییر، توجه بسیار شده و بین مراحل حساس تغییر، ارتباط لازم ایجاد گردد.
7) برقراری آموزش های اثربخش در تمام سطوح سازمان.
8) برقراری ارتباط و همکاری بین واحدها و قسمت های مختلف سازمان با بکارگیری فنون بصورت کار گروهی.
9) سازگاری میان مدیریت و نیروی کار آموزشی در روش های بهبود کیفیت آموزشی.
10) از کارکنان چه آموزشی و عوامل ، انجام کار با کیفیت و با معنا خواسته شود.
11) اولویت دادن به تحقیقات کاربردی درباره فرآیندهای شغلی و کاری.
12) مدیر باید از لحظه لحظه پیشرفت و جزیئیات کار باید اطلاع داشته و مدیر باید آنان را در بهبود فرآیندها مشارکت و یاری دهد.
13) مدیران باید از اهداف پراکنده و بدون برنامه ریزی اجتناب کنند،و در راستای مدیریت جهادی آموزشی گام بردارد.
14) مدیران باید شخصاً وقت بیشتری برای برنامه ریزی ، هدایت و کنترل فعالیت ها برای افزایش کیفیت آموزشی صرف کنند.
مهمترین عوامل که در میزان بهره وری مدیریت مدرسه کاربرد دارد :
بی شک ارتقای بهره وری در مدرسه نیازمند مشارکت همه جانبه تمامی افراد جامعه به ویژه مسئولین ، کارکنان آموزشی ، دانش آموزان و اولیای آنها است. اما ایجاد مدرسه بهره ور و کارآمد یا ارتقای بهره وری در مدرسه مستلزم ایجاد اصول، قواعد و پیش فرضهای اولیه ای است که به مهمترین آنها اشاره می شود:
1 - جهت گیری دانش آموز محور: محور تمامی فعالیتهای مربوط به ارتقای بهره وری در مدرسه دانش آموز است و نتیجه فقط توسط دانش آموز مشخص می شود.
2 –مسیر حرکت به طرف بهبود: رویکردها و فعالیتهای مربوط به ارتقای بهره وری جهت گیری رو به بهبود دارد.این کار از طریق شناخت وضعیت موجود و برنامه ریزی برای بهبود فرایندها و عملکردهای گوناگون صورت می گیرد.
3 -جهت گیری به سمت موفقیت بیشتر : داشتن انتظارات بالا(معقولانه و تعریف شده) از دانش آموزان و کارکنان موجب می شود آنها تمامی سعی و تلاش خود را بکارگیرند.
4 – روحیه کار گروهی، مشارکت و همکاری : ایجاد فضا و جو مناسب برای مشارکت و همفکری و همچنین ترویج و اشاعه کار گروهی، توانمندی هایی را در کارکنان مدرسه و دانش آموزان تقویت می نماید، که آنها می توانند به آسانی با مشکلات روبرو شوند و آنها را حل کنند.
5 – بهره وری تخصصی: درصورتی که توانمندی ها و مهارت های معلمین از طریق توسعه تخصصی و حرفه ای آنان ارتقا یابد و در آنها زمینه های لازم برای احساس تعلق، تعهد و مشارکت در تحقق اهداف مدرسه ایجاد گردد، بهره وری در آموزش و پرورش ارتقا خواهد یافت.
ویژگیهای مدارس پیشتاز در افزایش کیفیت آموزشی:
مدارس کیفیت محور علاوه بر کارآفرین بودن، هوشمندی در استفاده از منابع و علاقه، اعتقاد و اطمینان دانشآموزان به یادگیری بهتر و بیشتر دارای ویژگیهای زیر می باشند:
1 – محیطی امن و منظم
یکی از مهمترین ویژگیهای مدارس بهره ور وجود محیطی امن، منظم و هدفمند است که موجب یادگیری بدون تشویش و نگرانی میشود. دانشآموزان با همکاری همدیگر درس می خوانند، به تفاوتهای فردی احترام میگذارند و برای نظرات همدیگر ارزش قایل هستند.
همچنین مدرسه قوانین و روندهای روشنی برای رفتارهای مناسب و مطلوب ، وضع می کند و بطور مداوم بر آنها تاکید می کند.
2 - انتظارات بالا برای موفقیت های روزافزون
اعتقاد تمامی کارکنان مدرسه بر این است که همه دانش آموزان می توانند مهارتهای ضروری را کسب کنند معلمین راهکارهای گوناگون و متنوعی را برای اطمینان از اینکه دانش آموزان مهارتهای مورد نظر را فرا گرفته اند ، تدوین و اجرا می کنند. مدرسه به دانش آموزان در حل مشکلات مربوط به یادگیری کمک می کند.
3 – رهبری آموزشی
مدیر به عنوان یک رهبرآموزشی عمل می کند که رسالت مدرسه را به دانش آموزان ، معلمین و جامعه ابلاغ می کند اگرچه رهبری بسیار گسترده است ، اما مدیر بعنوان یک مربی و یک رهبر پرشور و نشاط عمل می کند .
4 –اهداف روشن و دقیق
کارکنان، اهداف مدرسه ، اهداف آموزشی و اولویت های آن را به خوبی درک می کنند و به آنها متعهدند. آنها برنامه آموزشی را طراحی می کنند که فراتر از مهارتهای سطح پایین را به دانش آموزان بیاموزند و پاسخگوی نیازهای سطح بالاتر یادگیری برای تمامی دانش آموزان هستند.
5 – استفاده بهینه از زمان برای یادگیری دانش آموزان
مدت زمان مناسبی به آموزش مهارتهای ضروری به دانش آموزان اختصاص می یابد. مدرسه در برنامه ریزی برای یادگیری بهتر و انجام تکالیف به دانش آموزان کمک می کند.
6 - بررسی مداوم پیشرفت دانش آموزان
پیشرفت دانش آموزان از طریق شیوه های متعدد و گوناگون به طور مداوم اندازه گیری می شود. معلمان نیاز به توازن بین آنچه تدریس می شود با آنچه که امتحان گرفته می شود را درک می کنند . بیشتر تاکید ، بر آزمونهای معتبر و براساس برنامه آموزشی است.
7 - روابط خانه – مدرسه
والدین، اهداف مدرسه را به درستی درک می کنند و همیشه حامی و پشتیبان آن هستند و نقش مهمی در دستیابی به این اهداف بازی می کنند. اعتماد و ارتباط کافی بین معلمین و والدین وجود دارد که والدین را قادر می سازد به خوبی برای تحقق اهداف متقابل و در جهت فراهم آوردن تحصیلات با کیفیت بهتر برای دانش آموزان تمامی تلاش خود را بکار گیرند.
8 – تمامی کارکنان و دانش آموزان در گروههای مختلف با همدیگر همکاری و مشارکت میکنند.
احساس مسئولیت پذیری در گروه بسیار زیاد است و برنامهریزی ها به صورت گروهی انجام میشود.
9 – وجود فرهنگ مشارکتی:
- نگرشی سالم و احترام آمیزی در بین اعضای مدرسه وجود دارد.
- از اتخاذ تصمیمهای آگاهانه و مشترک بر اساس پژوهش حمایت میشود.
- برای ارتباط هر چه موثرتر دانشآموزان، اولیاء و کارکنان مدرسه، به ویژه والدینی که تمایل دارند به منظور ارتقاء آموزش و یادگیری فرزندانشان در برنامههای مدرسه مشارکت فعال داشته باشند، برنامه ریزی دقیق صورت گرفته است.
- آموزش والدین ، بویژه در زمینه اهداف مدرسه و چگونگی مشارکت آنها در تحقق این اهداف، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
- برای پیشرفت دانشآموزان در فعالیت ها و اقدامات گوناگون سرمایه گذاری میشود.
10 – فرصتهای آموزشی مناسبی برای تمامی دانشآموزان از طریق موارد زیر فراهم گردد:
الف - تدوین یک برنامه درسی متعادل در حمایت از مهارتهای پایه از جمله خواندن و نوشتن، علوم و ریاضیات، تربیت بدنی ، هنر و فناوری.
ب - مهیا نمودن دانش آموزان برای تبدیل شدن به افرادی سخت کوش، اثربخش و مسئولیت پذیر در آینده.
پ - توسعه مهارتهای یادگیری به طور مداوم، از جمله مشارکت در یادگیری، برقراری روابط اجتماعی مطلوب، همکاری، مهارتهای حل مسأله و تفکر خلاق و تفکر منطقی.
ج - ترغیب دانش آموزان به مستقل بودن.
د- ارتباط دادن یادگیری دانش آموزان با تجارب زندگی واقعی .
11 – رشد حرفه ای و تخصصی کارکنان بویژه معلمان.
این مهم از طریق موارد زیر حاصل می شود:
- حمایت از توسعه حرفه ای مستمر در حوزههای مختلف برنامه درسی.
- ارتقای حس دانش پژوهی و مشارکت در فعالیتهای معلمان.
- ایجاد فضایی تخصصی و حرفهای برای افزایش توانمندی های معلمان.
نتیجهگیری
با توجه به مطالب بیان شده ،ارتقای کیفیت در نظام های آموزشی کشورهای مختلف از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است. نیاز به ارتقای بهرهوری در آموزش و پرورش کشورما نیز به خوبی احساس میشود. چرا که برای تحقق اهداف و برنامههای کشور در جهت رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی ، ارتقای بهرهوری در آموزش و پرورش ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
اگرچه تاکنون تعاریف بسیار متفاوت و گوناگونی از کیفیت آموزشی در آموزش و پرورش ارائه شده است و انتظار می رود بر اساس نیازها و ضرورت های جوامع به توانمندی ها و مهارت های نوین نیروی انسانی و مدیریت کاربردی تعاریف کاملتر و شاید متفاوت تری از این مفهوم پیچیده ارایه گردد، اما آنچه که بیش از همه مهم است، لزوم آغاز حرکت ارتقای کیفیت و کیفیت آموزشی از مدرسه است که مسلما مستلزم وجود پیش فرض هایی است.
تحقق این امر مهم به وسیله مدیری خلاق و توانا که دارای شرایط یک مدیر موفق را داشته باشد با ایجاد محیطی امن و منظم، تعیین چشم انداز، رسالت و اهداف روشن و دقیق ، رهبری آموزشی قوی و مستحکم، مدیریت جهادی، انتظارات بالا برای موفقیتهای روزافزون ، ایجاد فرصت های یادگیری غنی و متنوع، رابطه مستمر و مداوم خانه و مدرسه، سرمایهگذاری های فراوان برای پیشرفت دانش آموزان و ازهمه مهمتر وجود فرهنگی مشارکتی و اقدامات بی شمار دیگری که نیازمند سعی و تلاش بی وقفه است، صورت میگیرد.
تمرکز بر تسهیل و تسریع فرآیند یاددهی – یادگیری به عنوان با اهمیت ترین فرآیند در آموزش و پرورش نه تنها موجب می شود تمامی فعالیت هایی که در این جهت قرار ندارند حذف گردد، بلکه موجب حذف دوباره کاریها و هزینههای غیر آموزشی میگردد.
در این میان بنابراین نقش نیروی انسانی متخصص، متعهد و خلاق در راهبری و مدیریت توانا با حرکت کیفیت آموزشی در آموزش و پرورش غیرقابل انکاراست. آموزش و پرورش میتواند از طریق سرمایه گذاری هدفمند در رشد و توسعه حرفهای نیروی انسانی خود، گامهای موثری در جهت رشد و توسعه اقتصادی اجتماعی بردارد.
(( وسلام )) نویسنده ثانیه آزادی آموزگار پایه چهارم ابتدایی 93-94
74